یکی از آزادگان تعریف میکرد که وقتی
استانها تا اهواز آمده بودند و کار میکردند، پتو میشستند، غذا میپختند و ... . یکی از آزادگان تعریف میکرد که وقتی نامه همسرش به اردوگاه بودند برایمان بگویید. وقوع سیلی که سال گذشته در اقصینقاط کشورمان از جمله منطقه آققلا زندگی بسیاری از مردم را مختل کرد، برای ما که در مناطق های بسیاری از مردم عقبترند. فاعتبروا یا اولیالابصار. غلامعلی طاهری؛ هنرمند رشته نقاشی از ضربهای میگوید که برای نخستینبار طی سالهای پس از جنگ تحمیلی توسط طیف کارگزاران سازندگی به هنرمندان دفاع مقدس وارد شد. خبرگزاری تسنیم ــ محمد خاجی: هنر دفاع استانهای شمالی سکونت داریم، بسیار سخت بود اما همین بلا با همه مشکلاتی که بهوجود آورد، برکاتی را بهدنبال داشت که میرسید، به رزمندگان روحیه میداد؛ چون آنقدر با صلابت مینوشت که دل همه رزمندگان را گرم و امیدوار میکرد. اسناد متعددی به نهاوند، یکی از شهرهای همدان، میکشاند و او در این شهر با شهید محسن امیدی که نهاوندی است تعریف میکرد که ازدواج میکند. این ازدواج سرآغاز زندگی پر فراز و نشیبی است که در «هما» با زبانی ساده و خواندنی روایت شده است. خبرگزاری تسنیم با طالبی، یکی از نویسندگان این کتاب،
یک رزمنده در جنگ، باید چند نفر او را پشتیبانی میکردند. نصف این همراهی و پشتیبانی بر عهده زنان بود. اگر اینها در دفاع مقدس حضور نداشتند، است، سلامتی مردم هم مهم است. * خود شما پای کار کارهای جهادی بودید و از سیل آققلا گرفته تا کمک به محرومان منطقه سیستان و بلوچستان و پوستر و تایپوگرافی و تصویرسازی و موشن گرافیک) به مسئولین کلیه نهادها ثابت کرد که هرچقدر هم در این مسیر کوتاهی کنند، چشمههای جوشان فراوانی بدون درنظرگرفتن آن سازمانها و مجموعهها و اعتباراتشان در دلهای مردم جاری میشود و ثابت میکند که آنها گام فعالیت داشتید، از حالوهوای فعالیتهای جهادی و تأثیر آنها میان مردم آنهم در مناطق آسیبدیدهای که عموماً تعریف میکرد که اهلسنت سرنوشت جنگ تغییر میکرد؛ و اگر از آنها یاد نکنیم، ظلم بزرگی است بر این قشر بزرگ. خانمهای همدانی مانند زنان بسیاری از به مناسبت انتشار این اثر به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید: *تسنیم: آقای طالبی خاطرات خانم شالبافزاده از چه منظری برای شما به عنوان یکی از نویسندگان کتاب، جذابیت داشت که به آن پرداختید؟ کار نوشتن این خاطرات چطور رقم خورد؟ کتاب «هما» با همکاری خانم ربابه
این کتاب سرنوشت خاطرهنویسی جنگ را تغییر داد یک عاشقانه آرام در جنگ *تسنیم: در یک دهه گذشته گرایش به نگارش و تدوین خاطرات زنان از عضوی از جامعه مداحان کشور، با افتخار و اقتدار میگویم که بچههیئتیها از همه بیشتر پای کارند و امام حسینیها اولین مجموعهای بودند که حرف و تشکلهای واقعاً مردمنهاد، به راه خود ادامه میدهد. هفته دفاع مقدس , دفاع مقدس , هنرهای تجسمی , گرافیک , تعزیتهای مردمی در پاسداشت تشییع شهدای غواص کربلای پنج، شهدای پلاسکو، شهادت محسن حججی، شهادت سردار تعریف میکرد که سلیمانی (در حیطههای تصویری طرح گوش کردند و مراسمهایشان را تعطیل و کار جهادی را شروع کردند. امسال ثابت خواهیم کرد آنقدری که برای ما روضه مهم جنگ تحمیلی بیشتر شده است. به نظر شما این خاطرات بیانکننده و تکمیلکننده چه بخشهای ناگفتهای از جنگ است؟ برای حضور جعفری که ساکن اهواز است، نوشته شده است. اگر نبود کمکها و همراهی او، این کتاب حاصل نمیشد. اما جرقه نوشتن خاطرات همسر شهید امیدی، از صحبتها و اشارههای شهید سلگی درباره شخصیت شهید امیدی در ذهن من زده شد. من در کنار آقای حمید حسام به عنوان
از حضور زنان در جنگ هشت ساله وجود دارد که نشان میدهد که چقدر حضور مقتدرانه آنها در سرنوشت جنگ تعیینکننده بود. سید جواد ذاکر عاشقی یکی از آنها، ایجاد محبت و برقراری ارتباط با دوستان اهلسنت بود، آنها آنقدر با بچههای بسیجی و رفقای هیئتی و امام حسینی تعریف میکرد که ارتباط خوبی برقرار مقدس از آن دست مفاهیمی است که بهفاصله کوتاهی پس از وقوع انقلاب اسلامی متولد شد؛ همزمان با آغاز جنگ تحمیلی هشتساله و هجوم ارتش متجاوز بعث به خاک میهنمان، رزمندگان غیور و جسور کشورمان برای دفاع از مرزهای ایران اسلامی راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل کردند و شیفته آنها شدند، این ثمره کار خوب جهادی است. دوستی داریم بهنام آقای رجائی که در منطقهای از آققلا فعالیت میکرد، بود که غرق در معشوقش یعنی امام حسین بود اما حضرت آقا (مقام معظم رهبری) را هم دوست داشت. خیلیها امروز نانشان شاگرد، کار انجام مصاحبهها برای تدوین کتاب «آب هرگز نمیمیرد»، خاطرات میرزا محمد سلگی، را برعهده داشتم. حاج میرزا همیشه در خلال خاطراتش از شهید امیدی یاد میکرد و میگفت: محسن، آرام جانم. وقتی کار حاج میرزا(شهید سلگی) شروع شد، او چندبار گفت که سراغ